خطر تکرار تجربه تلخ دولت های سازندگی و اصلاحات
در دولت اصولگرا؟
”هرگز در مسیر پیموده شده گام برندارید، زیرا این راه تنها به همان جائی می رسد که دیگران رسیده اند.“
رنت (رانت) که در فارسی به مفت خوری ترجمه شده است، به حالتی گفته می شود که در آن فرد به دلیل قرار گرفتن در موقعیتی خاص و نه به دلیل توانایی های شخصی خود، از پاداش اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی ویژه ای نفع می برد. در تعریف دقیق سیاسی و اقتصاد سیاسی، رانت به نفع یا پریمیمی اطلاق می گردد که فرد بالاتر از بیشترین هزینه فرصت خود به دست می آورد.
از منظر تکنیکی، سیستنم های اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر رانت و رانت جویی به دلیل عدم استفاده کارا از نهاده های تولید اقتصادی یا اجتماعی و عدم بکارگیری عوامل در موقعیت های متناسب خودشان، قادر به تحصیل ارزش افزوده اجتماعی و اقتصادی بالقوه خود نخواهند بود. از منظر عدالت خواهانه نیز، وجود رانت در مناسبات اجتماعی و اقتصادی از دو زاویه به تحمیل ظلم بر دیگر اعضای اجتماع می انجامد. "رانت جویی" و "رانت دهی" اولا از بابت ضایع کردن حق افراد شایسته برای فعالیت در مناصبی که شایستگی آن را دارند و ثانیا از بابت کاهش کارایی و در نتیجه کاهش ارزش افزوده اجتماعی اقتصادی که بر کل اجتماع تحمیل می گردد، پدیده ای ضد عدالت تلقی می شود.
تجربه حیات سیاسی سیستم اجتماعی ایران نشان داده است، مردم ایران در قبال رانت موقعیت مقامات ارشد حکومت، مطابق الگوی رفتاری تقریبا یکسانی عمل می کنند. به این ترتیب که رانت جویان ارشد در دوران محبوبیت منشا رانت، با استقبال عامه مردم روبه رو می شوند -
پدیده ای که به دلیل عادت عمومی "همراهی با تیم برنده" اتفاق می افتد - اما در میان مدت نارضایتی ها آغاز می شود، که این نارضایتی از ظلم سیستمی تحمیل شده، پس از دوران زمامداری منبع یا شخص ایجاد کننده رانت تشدید شده و تا سال ها در فکر و روان مردم باقی می ماند. داستان "هزار فامیل" دوران ستم شاهی ، داستان رانت جویی هاشمی ها در دوران ریاست جمهوری هاشمی و داستان رضا خاتمی در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی به سادگی در درون این مدل رفتاری قابل توضیح هستند. چه کسی باور می کند که خانواده هاشمی بدون داشتن اکبر هاشمی به چنین پیشرفت هایی در موقعیت های سیاسی -اجتماعی دست پیدا می کرد و همچنین چه کسی باور می کند، یک پزشک متخصص بیماری های داخلی بدون داشتن برادری در سمت ریاست جمهوری تا دبیر کلی یکی از قدرتمندترین احزاب دوران حاکمیت برادر و نمایندگی مجلس پیش می رفت.
از یاد نبرده ایم که آفت رانت خواری سیاسی سالیان گذشته، در نهایت چنان از جانب مردم مورد تقبیح قرار گرفت که به یکی از محوری ترین انتقادات جناح منتقد آن سال ها تبدیل شد. اینک که آن منتقدان خود وارد قدرت شده اند شایسته نیست به گونه ای عمل کنند که پس از سپری شدن چند روز گذرای برد و باخت، مردم کوچه و بازار این حدیث مکرر را دوباره تکرار کنند که "همه شان مثل هم. چه کسی باور می کرد یک ...".
بسیار ساده انگارانه خواهد بود که بکوشیم با توجیه، رانت جویی سیستمی را منطقی نشان دهیم. مگر آنکه خود را کبکانی بپنداریم که برف ناپایدار دوران محبوبیت منشا رانت، تا ابد خواهد توانست سرهای رانت جویمان را از انظار مردم دور بدارد. اتفاقی که به کرات در تاریخ سیاسی ایران عکس آن را به نظاره نشسته ایم.
منصفانه و فارغ از جار و جنجال های سیاسی زودگذر باید گفت، برد و باخت مقطعی به تخریب نسبتا ماندگار هویتی که سعی می کند خود را "پاک" نگاه دارد، نمی ارزد.
آدم ها سه دسته اند، آنها که بازی می کنند چون فکر می کنند در تیم برنده بازی می کنند، آنها که بازی می کنند چرا که راهی غیر از این ندارند و آنها که همیشه درست بازی می کنند.
درست بازی کنیم؛ مهم است.